تا چراغ راه آیندگان باشد و ترازویی برای تشخیص متاخرین که این خاطرات را نصبالعین قرار داده، هنگام طی طریق احیاناً اگر نقشه را گم کردند، راه را عوضی نروند. با این مقدمه مطلب زیر که برگرفته از خاطرات سرکار خانم فاطمه رجبی است را میخوانیم:
صبح از خواب بلند شدم. چند وقتی است که احساس خفقان میکنم. نامردهای طاغوتی میخواهند صدایم را خفه کنند؛ این را قبلاً هم به یک هفتهنامه دوم خردادی که شبیه هفتهنامههای دوران جاهلیت قبل از اسلام است گفته بودم. خدا لعنتتان کند؛ اینها را نه، آنهایی را میگویم که کاری کردهاند. باید بروم به جای کیهان و همشهری و جمهوری اسلامی با نشریات دوم خردادی گفتوگو کنم.
راستش خیلی وقت است که هیچکدام از رجال سیاسی را مورد عنایت قرار ندادهام؛ یعنی به اعتقاد من به جز یک نفر مابقی حضرات از چپ گرفته تا راست، کمپلت همگی سروته یک کرباسند و صدی، 99تایشان عامل آمریکا هستند و اگر خوب نگاه کنی میبینی که دست استکبار از آستینشان بیرون زده و این در مواقعی که مثل دوران کودکی رضاخان، بیحیایی میکنند و آستین کوتاه میپوشند بیشتر نمایان میشود. حالا دارم فکر میکنم از بین رجال سیاسی، چه کسی را دراز کنم که خدا را خوش بیاید. آهان، نوبت قالیباف است. یک ماهی میشود که چیزی نثار او نکردهام.
البته تقصیر قالیباف نیست؛ مقصر اعضای شورای شهر هستند که با ابقای قالیباف، دست به جنایتی بیسابقه زدند؛ کاری که حتی هیتلر و راسپوتین و ذلیلمرده صدام هم نکردند، الهی که جزجیگر بزنند این شوراییها! حالا آیا با توبیخ و استیضاح اعضای شورای شهر میتوان این عمل شنیعشان را جبران کرد؟! من نمیدانم آن دنیا چهجور میخواهند جواب خدا را بدهند! آخر قالیباف هم شد شهردار؟ این آقا چه کار برای تهران کرده؟ چه کار خوبی کرده؟ به جای راهاندازی مونوریل، اتوبوسBRT آورده تا مشکل ترافیک حل شود!
از آن طرف برگهای زائد درختان را به بهانه هرس قطع میکند که خود همین نشاندهنده خشونت است. تازه، آمده پیادهروها را جدولبندی کرده فکر نمیکند مردم به خاطر حل کردن این جدولها وقتشان تلف میشود؟
زمستان هم برفها هنوز نیامده از سطح خیابان جمعشان میکرد و نمیگذاشت مردم سرسرهبازی کنند. اصلا آیا اگر آن برفها را قالیباف هدر نداده بود ما الان مشکل قحطی آب داشتیم که فردوسیپور راه به راه وسط فوتبال از مردم بخواهد در مصرف برق و آب صرفهجویی کنند؟ آیا در آن صورت ما الان این همه گرانی داشتیم؟ آیا همین سهمیهبندی برق زیر سر قالیباف نیست؟ آیا باخت دیشب ترکیه به آلمان به خاطر این نبودکه ترکیه همسایه ایران است و بالاخره در مقایسه با آلمان خیلی بیشتر از سیاستهای غلط شهرداری تهران تاثیر میپذیرد؟ آخر نامردی تا کجا که آدم بیاید با پول بیتالمال برای شهر امکانات رفاهی درست کند یا آن برج میلاد عینهو چماق رفته بالا. ول کن برادر من این سوسولبازیها را. حالا مگر تهران برج میلاد نداشته باشد گناه کبیره است؟ یا آن تونل توحید و تونل رسالت.
مگر تهران، جاده چالوس است که تو برمیداری وسط شهر، تونل میسازی؟ خب، فرهنگ رضاخانی را بگو میخواهی ترویج کنی. بعدش هم بگو تو چهکاره هستی که برای نماز عیدفطر مردم تهران تسهیلات ارائه میدهی؟ آخر نماز عیدفطر مردم به تو چه ربطی دارد؟ تو شهردار تهرانی یا شهردار مصلی؟ بترسید آقایان از این قالیباف. این شهردار تهران به کدام حق پارسال از طرف شهرداران جهان کاندیدای شهردار نمونه شد؟ من یقین دارم با پول بیتالمال، اروپاییها را خریده. ای فرنگیهای خود فروش. ای بیغیرتها.
آهای آقا، تو به جای اینکه به دختران بیفرهنگ شهر گیر بدهی که خانم، این چه طرز روسری سرکردن است، آمدی برایشان کار آبرومندانه درست کردهای؟ تو مگر کمیته امدادی؟ این کشور وزارت کار ندارد؟ اصلا تهران، مترو میخواهد چه کار کند؟ معنی کار تو این نیست که میخواهی همه اقداماتت زیرزمینی باشد؟ خطوط مترو را توسعه میدهی ؟ یبارکی بیا مردم را ببر جهنم، خلاص! برداشتی برای زنان، پارک اختصاصی زدی، تو چیکار داری به کار زنها؟ مگر ما زنها میآییم برای شما مردها پارک خصوصی بزنیم؟
وا، برق رفت. این هم از سوءمدیریت قالیباف است!